ماجرای شهید اصفهانی و کمپوت
حسین سرکانی | شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۲ ب.ظ
داشتم تو جبهه مصاحبه میگرفتم.
کنارم ایستاده بود که یهو یه خمپاره اومد و بووممممممممم!!
نگاه کردم دیدم ترکش بهش خورده و افتاده زمین.
دوربین رو برداشتم رفتم سراغش.
بهش گفتم تو این لحظات آخر زندگی اگه حرفی،صحبتی داری بگو؟؟
در حالیکه داشت شهادتین رو زیر لب زمزمه میکرد؛
گفت:...
- ۲ نظر
- ۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۶:۳۲