حرف های یک عمرانی

حرف های یک عمرانی

لطفا ما را از نظرات خود بی نصیب نفرمایید.

پیوندها

توشه بر دوش به سوی آخرت!

حسین سرکانی | پنجشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۴۸ ب.ظ

زهرى مى گوید: در شبى تاریک و سرد، على بن حسین (ع) را دیدم که مقدارى آذوقه به دوش گرفته ، مى رود. عرض کردم: یابن رسول الله ! این چیست ، به کجا مى برید؟
حضرت فرمودند:زهرى ! من مسافرم. این توشه سفر من است. مى برم در جاى محفوظى بگذارم.
گفتم: یابن رسول الله ! این غلام من است ، اجازه بفرما این بار را به دوش ‍ بگیرد و هر جا مى خواهى ببرد.
فرمودند: تو را به خدا بگذار من خودم بار خود را ببرم ، تو راه خود را بگیر و برو با من کارى نداشته باش !
زهرى بعد از چند روز حضرت را دید، عرض کرد:
- یابن رسول الله ! من از آن سفرى که آن شب درباره اش سخن مى گفتى ، اثرى ندیدم !
فرمود: سفر آخرت را مى گفتم و سفر مرگ نظرم بود که براى آن آماده مى شدم !
آمادگى براى مرگ با دورى جستن از حرام و خیرات دادن به دست مى آید.

بحار الانوار، ج 46، ص 65  

  • حسین سرکانی

امام حسین (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی