حرف های یک عمرانی

حرف های یک عمرانی

لطفا ما را از نظرات خود بی نصیب نفرمایید.

پیوندها

خاطره ای از علامه طباطبایی در عدم توجه به فرشته الهی

حسین سرکانی | سه شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۱، ۰۲:۵۹ ق.ظ
آیت‌الله ضیاءالدین نجفی، مؤسس و مدیر حوزه علمیه نبی اکرم(ص) تهران در طول تحصیل از محضر اساتید برجسته حوزه علمیه بهره برده است، از جمله می‌توان به تلمذ ۱۰ ساله وی در مکتب درس عرفان مرحوم آیت‌الله بهجت اشاره کرد. همچنین علامه طباطبایی و حضرات آیات‌ مرتضی حائری، گلپایگانی، مرعشی نجفی، اراکی، هاشم آملی، شهید مطهری از دیگر اساتیدی هستند که ضیاءالدین نجفی پای درس آنها بوده است.

این استاد حوزه و دانشگاه، خاطراتی از اساتید خویش در ذهن دارد که برای نمونه، خاطره وی از علامه طباطبایی(ره) برای مخاطبان گرامی نقل می‌شود.

آیت‌الله ضیاءالدین نجفی عنوان کرد: مطلبی را که می‌خواهم عنوان کنم که در کتاب «مهر تابان» اندر احوالات علامه طباطبایی نیز ذکر شده است. از آنجایی که علامه طباطبایی استاد ما نیز بودند از نزدیک با سیره ایشان آشنا هستم.

علامه طباطبایی به معنویات، زیارت عاشورا و مداومت بر گفتن اذکار، توجه بسیاری داشت و می‌فرمود: استاد ما آیت‌الله قاضی فرموده‌اند: ذکری را که به شما یاد داده‌ام، تعداد خاصی باید گفته شود تا خاصیت ویژه‌اش برای شما آشکار شود لذا در وسط اذکار سعی کنید آنقدر توجه داشته باشید که چیزی شما را به خود، مشغول نکند والا آن ذکر اثر خود را از دست خواهد داد!

علامه ‌طباطبایی در این باره به داستان ذکر گفتن خود اشاره کرد و گفت: روزی مشغول گفتن ذکری بودم که باید چند هزار مرتبه گفته می‌شد و از این رو، چند ساعت وقت لازم داشتم. اتاق را خلوت کرده و شرایط را طوری فراهم کردم تا کسی به آنجا نیاید و من بتوانم آن ذکر را به تعداد مشخصی بگویم. مشغول گفتن ذکر بودم که احساس کردم آثار این ذکر، کم‌کم بر من هویدا می‌شود. ناگهان یک لحظه دیدم که از جانب راست من فرشته‌ای با جامی از آب بهشتی ظاهر شد و عرض کرد این یک جام بهشتی برای شماست آن را برای شما آورده‌ام تا میل کنید.

علامه طباطبایی در ادامه ‌فرمودند: چون استاد ما آیت‌الله قاضی به ما فرموده بودند که وسط ذکر، به چیزی غیر از یاد خدا مشغول نشوید از این رو من هم به این فرشته، اعتنا نکردم! ملک می‌گفت: من فرشته‌ام و آب سلسبیل بهشتی برایت آورده‌ام از دست من بگیر و آن را بنوش.

آیت‌الله طباطبایی به آن ملک اعتنایی نکرد و لذا ملک که این صحنه را دید رفت عقب و از سمت چپ ایشان، ظاهر شد باز همان سخنان را تکرار کرد و علامه طباطبایی نیز این بار هم کوچکترین توجهی به آن فرشته نکرد تا اینکه سقف شکافته شد و آن فرشته بالا رفت.

استادم (علامه طباطبایی) فرمودند: در این هنگام، حالی برای من پیش آمد اما باز هم ذکر را قطع نکرده و بر آن مداومت کردم تا اینکه ذکر به پایان رسید.

علامه طباطبایی برای ما نقل می‌کردند که آن خاطره آمدن و رفتن فرشته و شکافته شدن سقف هنوز در خاطرم هست و اینگونه من عملا اثر ذکر خدا را در حین گفتن ذکر مشاهده کردم.

  • حسین سرکانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی